اهورااهورا، تا این لحظه: 5 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

اهورا , عشق مامان

زندگی زیباست

مریضی و مهمونی اقاجونی

سلام و سلام و سلام اهورای من . همین دم رو هم غنیمت شمردم تا خاطره ای نوشته باشم والا من که اصلا سمت دفتر خاطراتم نمیتونم برم ، بیشتر یا نه ، تمام وقتمو با تو میگذرونم، امروز از صبح خوابهای یه ربع یه ربع کردی و پاشدی، رو زمین نمیموندی همش گریه کردی که بغلت کنیم. جونم برات بگه از پنجشنبه بعدازظهرهم که من خونه مامانی برای شام دعوت بودیم ،گلاب به روت اسهال و استفراغ بودم ، بابات هم نبود ، نصفه شب هم هلیا استفراغ کرد و صبحوامین جون خواهرتو برد درمانگاه با انا مینا به هردوتاشون سرم زدم،ازیه طرف ائل ای هم اسهال بود ،ماهم از اون گرفته بودیم،، دیگه امروز که شنبس اصلا بی حال بودم ، غذا نمیتونستیم بخوریم و خلاصه .... تو هم از امروز بغلی شدی و خوابت هم...
4 خرداد 1398
1